برای بسیاری از خوانندگان این هفتهنامه و این یادداشت، هشدار، اخطار حتی رویارویی با دشمنان نظام و انقلاب، به ویژه آمریکا، اتفاقی تجربهشده یا آرزویی است که برایش لحظهشماری میکنند و همین حس، پایانبخش دکترین و تسلط مبتنی بر ترس است؛ استراتژی مهم و دیرینهای که اندیشمندان و فرماندهان آمریکایی برای مهار و شکست جمهوری اسلامی ایران و هر کشور دیگری که از آن احساس خطر کنند، در نظر گرفتهاند.
معنای ساده استراتژی آمریکاییها این است که دولتها و ملتها با مغلوب و مرعوب ابهت بیرونی ایالات متحده باشند؛ قدرتی که البته ریشه در واقعیات درونی ایالات متحده ندارد. شاید به جرئت بتوان گفت بخش عمده اشکالاتی که در تعامل برخی مسئولان کشورمان با آمریکا در مصادیق مهمی، چون برجام حاصل شد، ناشی از همین نگاه و تصور نسبت به آنها بوده است.
این هیبت ترسناک طرف مقابل، به ویژه در حوزه نظامی و ترسیم شکل و شمایل مفهوم قدرت، بر اساس تناژ و متراژ سختافزارهای نظامی او، به همان خطای محاسباتی برای کسانی منجر شده است که مدام از سایه جنگ و قریب بودن حمله و تهاجم آمریکا به ایران سخن گفتهاند و علاج دور کردن سایه جنگ را در مذاکره و امتیاز دادن به دشمن تعریف میکنند و همواره در همین چالش ذهنی با پیامدهای عمیق و مهم بیرونی گرفتار هستند.
در همین اوضاع و در حالی که از یک سو تحلیلگران تأثیرگذار غربی، همچون «آنتونی کوردزمن» در تحلیل نظامی خود در فروردین ماه امسال در اندیشکده مشهور «CSIS» از تضعیف قوای نظامی ایران پس از شیوع کرونا سخن میگوید و مؤسسه «رند» گزینههای حمله آمریکا به ایران در شرایط مشغول شدن نیروهای مسلح کشورمان به مشکلات داخلی را بیان میکند، ارتش آمریکا آماده برگزاری یکی از بزرگترین رزمایشهای دریایی خود با هدف انهدام سریع قایقهای تندرو ایران شده بود.
در این رزمایش، تعدادی از شناورهای مهم آمریکا از جمله Lewis B. Puller وPaul Hamilton به عنوان میزبان بالگردهای آپاچی، سناریوهای مختلفی را برای جنگ با نیروی دریایی سپاه شبیهسازی کردند. این شناورها در حقیقت پایگاه مهم و خط مقدم ارتش آمریکا برای هر تهاجم آبیـ خاکی به شمار میآیند و حضورشان در رزمایش مذکور، قرار بود پیامهایی دکترین تسلط بر اساس ترس را به ایران منتقل کند.حالا و با فرضیات فوق، حضور مقتدرانه شناورهای تندرو سپاه طی روزهای اخیر در مقابل تجهیزات غولپیکر و مملو از سلاح ارتش آمریکا را تصور کنید؛ شناور B. Pullerدر رزمایش اخیر با همه یال و کوپالش برای وحشتزایی و رعبافکنی به میدان آمده بود حالا در مقابل قایقهای نیروی دریایی سپاه جرئت عرض اندام ندارد!
پاسداران انقلاب اسلامی دوباره به ارتش آمریکا یادآوری کردند چرا باید بر خلاف همه دکترینها و استراتژیهایشان، از پاسداران انقلاب بترسند، آنها سراغ محاسبات مادی نرفته بودند تا با اطلاع از ۹۰ سلول پرتاب عمودی موشک استاندارد ۲، لانچرهای شلیک کروز تاماهاوک، ۸ تیر موشک هارپون، اژدرهای مارک ۳۲، توپ ۱۲۷ م.م، دو قبضه فالانکس، توپهای ۲۵ م.م و مسلسلهای کالیبر ۱۲/۷ و دو فروند بالگرد سی هاوک، وعده الهی را فراموش کنند که «کم من فئه قلیله...»
شاید حالا تأثیر و اهمیت آن اقدام چنددقیقهای دریادلان سپاهی بهتر و عمیقتر عیان شود. همان چند دقیقه، صلابت و نشان دادن انگشت اشاره، در سالها و دهههای اخیر، تمام نقشهها و تهدیدات بزرگترین نیروی نظامی جهان علیه کشورمان را به شکست کشانده و نشان داده است میتوان به سادگی، اما باقاطعیت، نمایشی خیرهکننده از زوال قدرت آمریکا در فضای ادراکی جهانیان به اجرا گذاشت.